English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6632 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
classifications U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
division U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
categorized U طبقه بندی کردن
classify U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
soil class U طبقه بندی خاک
rug classification U طبقه بندی فرش
categorizes U طبقه بندی کردن
harmonic division U طبقه بندی متناسب
categorizing U طبقه بندی کردن
service rating U طبقه بندی پرسنلی
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
graduating U طبقه بندی کردن
classifies U طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
layers U طبقه بندی کردن
classifications U طبقه بندی پیام
taxonomist U متخصص طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی پیام
secrets U طبقه بندی سری
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
suborder U طبقه بندی فرعی
standardization U همگونی طبقه بندی
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
categorises U طبقه بندی کردن
secret U طبقه بندی سری
categorising U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
aggroup U طبقه بندی کردن
classification of soil U طبقه بندی خاک
classificatory U مربوط به طبقه بندی
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
unclassified U بدون طبقه بندی
unclassified U طبقه بندی نشده
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
classification chart U نمودار طبقه بندی
classifiable U قابل طبقه بندی
classified U طبقه بندی شده
to categorize U طبقه بندی کردن
zootaxy U طبقه بندی جانوران
budget classification U طبقه بندی بودجه
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
map classification U طبقه بندی نقشه ها
market grades and grading U طبقه بندی بازار
nosology U طبقه بندی بیماریها
route classification U طبقه بندی جاده ها
pigeonhole U طبقه بندی کردن
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
graduate U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغلی
graduates U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغل
accounting classification U طبقه بندی حساب
classifying U طبقه بندی کردن
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classes U طبقه بندی کردن رده
class U طبقه بندی کردن رده
classing U طبقه بندی کردن رده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
classified items U اقلام طبقه بندی شده
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
classified material U مدارک طبقه بندی شده
classified items U اماد طبقه بندی شده
classed U طبقه بندی کردن رده
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
confusion of tonguer U امیختگی زبانها
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
comparative philology U علم مقایسه زبانها
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
Bantu U وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
indo iranian U وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
philologer U لغت شناس کسیکه ازاصول و قواعدکلی زبانها اگاه است
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
stratify U طبقه طبقه کردن
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
lineament U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
ilk U طبقه
floor U طبقه
story U طبقه
classing U طبقه
grain U طبقه
phased U طبقه
layer U طبقه
layers U طبقه
phase U طبقه
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1preppy
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
2انرژی پتانسیل
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com